خدا تورا به خانه دل من رساند
تا با تو به رویای گل همیشه بهار برسم
چه می گذرد در دلم من
برای نوشتن به فانوس نامت محتاجم
و به عشق تو مشتاق و
تنها با دنبال کردن خیال توست که
که به یاد می آورم سرزمین دلم رویا پرداز عاشقانه ی توست
برای من همه کلمات جهان کم است که تورا بستایم پس بسنده میکنم به
آخ.....کجایی ... دلتنگتم
کجایی که دستان من جستجوگر تن توست...
در بستر من شعله ور شو و
ببین چگونه به پاس عشق تو بالین من پراز یاس سفید می شود
بدان آسمان وجودم به خند ه های تو دل بسته است
سپاس خدایی که تو را آفرید تا...
من عشق را در دستان تو بکارم..........*
نظرات شما عزیزان: